خاطرات (6) قناعت
مولا امیر المؤمنین در سخنی گوهر بار می فرمایند: «عزَّ منْ قَنَعَ و ذَلَّ مَنْ طَمَعَ» به عزّت رسید آنکه قناعت کرد و ذلیل شد هر کس که طمع ورزید.
از مختصّات و ویژگی های مردان خدا، زهد و قناعت در روزگار فقر و نیز گشاد دستی است.
مرحوم آیت الله افضلی (ره) از آن دسته صالحانی است که زهد و تقوا را با هم داشت و به واسطۀ قناعت و بلندی طبع خود، هرگز تن به ذلّت خواهش و قرض نداد.
با اینکه ایشان از تعداد زیادی از مراجع، اجازۀ استفاده از بیت المال و وجوه شرعی را کسب کرده و برداشت از این وجوه، کاملاً در شأن زندگی ایشان هم بود، اما هرگز حتّی در روزهای فقر و قحطی نیز، از این پول ها استفاده نکرد.
وقتی که ایشان، تصمیم به ساخت منزل داشت، از کسی کمک نگرفت و به همراه همسرش جایی دست به کار ساخت منزل محقر خویش شده و وقتی که در جریان حفر چاه – که خود، شخصاً آن را انجام میداد – دست مبارکش آسیب دید و کار ساخت خانه و متوقف گردید باز هم دست نیازش را فقط به سوی ولی نعمتش حضرت رضا علیه السّلام دراز کرد و عرض حاجت را پیش مردم و بندگان خدا نبرد.
از کارهای ایشان این بود که اولاً البسۀ بسیار ساده و اجناس داخلی را به تن می کرد و این لباس ها را آنقدر می پوشید تا فرسوده و پاره می شد و سپس شخصاً، لباس هایش را پینه می کرد. وقتی به ایشان می گفتند: آقا، برای شما بد است، چرا این کار را می کنید؟! بگذارید لباس تازه ای تهیه کنیم و یا این کار را به دیگران واگذار نمایید.
جناب سیّد در جواب می فرمود: علی علیه السّلام سلطان خلق بود و از این کار خجالت نمی کشید، چطور برای ما بد است؟! و با این کلام نشان می داد که سعی دارد و زهد و ساده زیستی به مولایش امیر المؤمنین علی علیه السّلام اقتدا کند.
مرحوم آیت الله افضلی در زمان خود از بزرگان علمای ایران به شمار می رفت. ایشان با علم و اجتهاد خود رساله ای در باب مسائل ارث نوشت و بنا به خواست افراد، تصمیم به چاپ و نشر آن گرفت. امّا سیّد، برای چاپ سنگی آن زمان هم، پولی در بساط نداشت و از سوی دیگر نمی خواست برای این کار از کسی کمک مالی درخواست کند، بنابراین مدّتی به نماز و روزۀ اجیری مشغول بود تا بتواند با درآمد حاصل از آن، رسالۀ علمی خود را به چاپ برساند.
مدتی از دوران عمر شریف مرحوم سیّد محمد افضل (ره) مقارن با دوران حکومت استبدادی رضاخان در ایران بود. روزگار سیاه و پر از خفقان حکومت رضا خان، هر گوشه اش زخمی بر تن ملّت ایران نشاند و صدمه ای به روح و جان علمای اسلام وارد آورد. یک روز قضیه کشف حجاب و خلع لباس روحانیت، روز دیگر منع عزاداری حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السّلام و خلاصه روزگاری هم فقر و قحطی و بیماری.
ایّام قحطی، روزگار بسیار سختی بود و جراحات عمیقی را بر روح و جسم مردم آن دوران، وارد آورد.
افراد زیادی بر اثر گرسنگی و سرما جان می باختند و بسیاری از خانواده ها مجبور میشدند فرزندان خود را رها کنند از قناعت ها و بردباری های مرحوم سیّد در آن روزگار خاطرات زیادی نقل شده است مثل اینکه ایشان با یک ظرف آب هم غسل می کرد و هم وضو می گرفت. با اینکه در ماه مبارک رمضان: یک دست کله پاچه را به 32 قسمت تقسیم کرده و با همسر خود، بی بی سحر و افطار آن را میل کردند.
- ۹۲/۰۹/۲۰